یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ |۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 24, 2024
سیداحمد حسینی خراسان

حوزه/ عضو فقهای شورای نگهبان به مناسبت شهادت اسماعیل هنیه رئیس دفترِ سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) پیامی صادر کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، آیت‌الله سیداحمد حسینی‌ خراسانی، عضو فقهای شورای نگهبان و نماینده مجلس خبرگان رهبری به مناسبت شهادت اسماعیل هنیه رئیس دفترِ سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) پیامی صادر کرد.

متن پیام به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

قال أمیرالمؤمنین علی‌ بن‌ ابی‌طالب (ع): «بَقِیَّةُ السَّیْفِ أَبْقَی عَدَداً، وَأَکْثَرُ وَلَداً نجات‌یافتگان از دم شمشیر در جنگ (یادگاران شهیدان) از حیث شمارش با رویش‌تر و ماناتر و از جهت فرزندان، افزونتر و بیشترند.» (نهج البلاغه حکمت ۸۴)

رسول خدا (ص) در جنگ موته، سه نفر را به نام‌های جعفر بن‌ ابی‌طالب، زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه را به ترتیب به‌عنوان فرمانده سپاه تعیین و نصب کرد و فرمود: هرکدام که شهید شد، دیگری فرماندهی را برعهده و علم را به‌دست گیرد. و اگر هر سه فرمانده به شهادت رسیدند خودِ مجاهدان یکی را به عنوان فرمانده انتخاب کنند و جنگ را ادامه دهند.

با آغاز جنگ و شهادت جناب جعفر بن‌ ابی‌طالب، زید بن‌حارثه فرماندهی جنگ را به عهده گرفت. بعد از شهادت او، عبدالله بن رواحه، علم و فرماندهی را بر دوش گرفت و چون تعداد لشکر دشمن فراوان و انبوهی از رومیان بودند، مسلمانان استقامت نکردند و به ناچار عقب‌نشینی کردند. با تحمل ضربات سنگین از جمله شهادت سرداران و فرماندهان منصوب پیامبر اسلام (ص)، به مدینه بازگشتند.

پس از آن جو روانی عجیبی بر شهر و مردم مدینه حاکم شد و سرزنش‌ها نسبت به رزمندگان و ناراحتی‌های فراوان از هزیمت سپاه اسلام و نیز گریه بر شهیدان، همه جا دیده و شنیده می‌شد. رسول خدا (ص) فرمود: چرا این قدر گریه و فریاد و نا آرامی می کنید؟ گفتند: ای رسول خدا! چرا گریه نکنیم؟ با این که دچار وضعیت اندوه‌بار و اسفناکی شده‌ایم و بهترین و شایسته‌ترین فرماندهان و شخصیت‌ها را از دست داده‌ایم.

پیامبر (ص) فرمود: امت من مثل بوستان و نخلستانی است که باغبان ماهر و چیره‌دستش قنات‌ها، نهرها و جوی‌هایش را با مهارت و درستی اصلاح کرده و درخت‌ها و نخل‌هایش را هرس و تربیت می‌کند و هر سال در هر نوبت در یک مرحله و در یک درجه و طبقه به طبقه رشد می‌کند و اوج می‌گیرد و در هر نوبت میوه‌های بیشتر و بهتر حاصل می‌شود. (مقاتل الطالبیین، ص۱۳)

زکات مال به در کن که شاخه رز را

چو باغبان ببرد، بیشتر دهد انگور

آری عزیزان!

وعده تخلف‌ناپذیر و سنت غیر قابل تغییر حق تبارک و تعالی و تجربه قطعی تاریخ از صدر اسلام تا به امروز بر این بوده و خواهد بود که جهاد در راه خدا و شهادت در راه آرمان‌های آسمانی، اسلامی، ایمانی، انسانی و انقلابی، نتیجه قطعی‌اش عزت و رستگاری و پیروزی است.

خداوند عزت مسلمانان را در جهاد فی سبیل الله قرار داده است. مبادا و هرگز مباد که از شهادت و ایثار در راه خدا احساس ضعف و ندامت و پشیمانی کنیم. پیروزی و زوال و اضمحلال رژیم پلید و شریر صهیونیستی نزدیک و عطر روح‌نواز و دل‌انگیز پیروزی جبهه مقاومت و عدالت به مشام می‌رسد.

یوم الخلاص و صبح ظفر نزدیک است؛ «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَرِیباً» (معارج/۶ و ۷)

« أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ؟» (هود/۸۱).

درود بر سالار شهیدان حسین‌ بن‌ علی (ع) و همه شهیدان پیرو راهش، درود بر سردار افتخارآفرین امت اسلامی شهید حاج قاسم سلیمانی و همه همرزمانش تا شهید جبهه مقاومت و شهید قدس اسماعیل هنیه و سلام بر امام شهیدان، خمینی کبیر و هزاران درود بر زعیم امت اسلامی، فرمانده کل قوا و افتخار مبارزان راه حق، خامنه‌ای عزیز و همیشه سرافراز.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • محمد مهدی اسلامی IR ۱۷:۰۶ - ۱۴۰۳/۰۵/۱۳
    0 0
    __ بسمه تعالی __ با سلام و درود بر جنابعالی و با کسب اجازه محضر مبارکتان ، از زبان حال نتانیاهو سخن بمیان می آورم . مگو هرگز حقایق را که رنجم __ ندارم قدرت درکش که سنجم __ جهالت در خودم را باحقایق __ ندارم دوست برم پی بر رقایق __ چرا افزون کنی آلامم ای مرد __ بدین گفتار شدم از زندگی سرد __ چطور درمان کنم دیگر ز خود درد __ نتانیاهو منم اینک شدم زرد __
  • رسول IR ۰۸:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۵/۱۸
    0 0
    مرثیه ای غرا و با شکوه ای کاش کسی چنین چکامه ای هم برای شهید سلیمانی اعلی الله مقامه می سرود
  • صادق IR ۱۵:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۵/۱۹
    0 0
    چیزی دیگری نمانده با سه صلوات کار تمام است
    • صادق IR ۰۸:۰۶ - ۱۴۰۳/۰۵/۲۰
      0 0
      بیست سال مانده
    • ضعف باور IR ۱۱:۵۵ - ۱۴۰۳/۰۵/۲۰
      0 0
      فواره اوجش با سقوطش همراه هست. فوران ظلم صهیونیست ها بالاخره ... اگر قدر صلوات می دانستیم یک صلوات هم کافی بود. حکایت ماها حکایت همانی است که بسم الله برایش نوشته بودند و با آن روی آب حرکت می کرد، یه وقتی وسوسه شد داخل کاغذ را ببیند، تا دید بسم الله هست همان تصور تحقیر بسم الله برایش ... بلا فاصله در آب فرو رفت ...